توماس شب‌ها را در کلوب‌ها و روزها را در رختخواب می‌گذراند تا روزی که پدرش دکتر"راینهارد" خسته از شیطنت‌هایش، تصمیم می‌گیرد ارتباطش را قطع کند و او را مجبور می‌کند از یکی از بیماران جوانش مراقبت کند. مارکوس دوازده ساله است و تنها با مادرش زندگی می کند. از بدو تولد، او از یک بیماری سخت رنج می برد و ...

بعد از 5 سال ازدواج، بن هنوز یک عاشق دیوانه وار است. تا روزی که در جمع کشف میکند که همسرش در حال خیانت است، تحقیر شده و ترد شده و نا امید از دیگران، بن در تلاش است تا زندگی را از نو شروع کند تا اینکه با پاتریک آشنا می شود، یکی از دوستان سابق خود که به تازگی طلاق گرفته و دنبال لذت هایی است که در زمان ازدواج از آنها دور بوده، بزودی این دو با افراد بیشتری که طلاق گرفته اند مواجه می شوند و باشگاه طلاق را را اندازی میکنند و ....